سیاستهای خیابانی
کتاب سیاستهای خیابانی یکی از بهترین نمونه ها برای مطالعه روش دوسرتویی پدیده های فرهنگی است.
کتاب سیاستهای خیابانی یکی از بهترین نمونه ها برای مطالعه روش دوسرتویی پدیده های فرهنگی است. میشل دوسرتو، در کردار زندگی روزمره به مطالعه روشهای مردمی در اداره زندگی روزمره متمرکز می شود. چنین روشهایی در تقابل با روشهای نهادمند یا دولتی قرار می گیرد.
اگرچه آصف بیات از تئوری دوسرتو نامی نیاورده است اما توجه او بر درک فوکویی قدرت را می توان تا ایده های دوسرتوییِ مقاومت توسعه داد. این کتاب در واقع در باره قدرتهای خرد در زندگی روزمره نیز هست. بیات در این خصوص می نویسد: «این کتاب به شرح تلاش و مبارزه مردم عادی برای بقا و بهبود وضعیت زندگی شان اختصاص یافت. در طی آن توجه ام به نوعی از سیاست های غیر رسمی بوده است که آن را "پیش روی آرام مردم عادی نامیده ام"، یعنی همان تقلا و کوشش همیشگی، روزمره و جزئی و غالبا خاموشِ تهی دستان جهان سوم که در برخی مقاطع تاریخی... به مناقشه های بزرگ در سطح جامعه منتهی می شد.»(ص 279)
در حالی که تفسیر های رسمی و دانشگاهی روال عادی زندگی روزمره و مردم عادی را در جریان انقلاب نادیده گرفتند و بیشتر از نخبگان و طبقات متوسط یاد کرده اند نویسنده کتاب تلاش می کند تا به گروه های ناچیز فرض گرفته شده و «به سطوح زیرین انقلاب، به آنچه که در کوچه پس کوچه های شهر و محلات تهی دست رخ داده است توجه کند.»(ص 2)
خیابان در این کتاب به عنوان جایگاه بی جایگاهان و اقشاری که از نظر ساختاری فاقد هرگونه جایگاه نهادمند هستند در نظر گرفته شده است. این گروه افرادی چون دستفروشان، دوره گردها، گدایان و فاحشه ها، سارقانِ جزء و مهاجران بی پناه در خیابان را شامل می شود. شکل گیری آلونک نشینها در تهران، اشغال خانه ها و هتل ها در طی سالهای 59-57 (شورش مسکن)، تصرف املاک و زمین های بی صاحب، استفاده غیر قانونی از امکانات شهری در محله های خارج از محدوده شهری، اعتراضات خیابانی بیکاران در سال های اولیه انقلاب و کیفیت به محاق رفتن آن، سیاست های خیابانی دستفروشان موضوعات فصول متنوع کتاب را شکل می دهند.
بیات در این کتاب توضیح می دهد که چگونه تهی دستان در جامعه انقلابی، خود برنامه های زندگی شان را به جلو می برند و برای توسعه فضای زندگی شان تلاش می کنند. بیات ضمن نقد دیدگاههای مفسرانی که مردم عادی و تهیدست را در جریان زندگی روزمره تاثیر گذار نمی داند معتقد است که «تهی دستان فقط پذیرندگان منفعل نیستند بلکه ایجاد کننندگان آن می باشند»(ص 281). چنین تغییراتی که توسط مردم عادی صورت می گیرد بیات با عنوان "جنبش مردم عادی" یاد می کند.
یکی از مهمترین یافته های نویسنده به بررسی نقش تهیدستان در ایجاد انقلاب مربوط می شود. نتایج درخشان او نشان می دهد که علی رغم درک عمومی و رسمی از تهیدستان و پابرهنگان، این اقشار نقش بسیار اندکی در کنشگری سیاسی و انقلاب داشته اند. این نتیجه البته با نتایج اشرف و بنوعزیزی(1387) نیز در زمینه نقش مهم طبقات متوسط مدرن و سنتی در ایران در ظهور انقلاب همخوانی دارد. از سوی دیگر نویسنده معتقد است اگرچه انقلاب 57 انقلابی در خدمت مستضعفان بوده است اما در عمل نتوانسته است همه مستضعفان و تهیدستان را پوشش دهد از این رو طیفی از تهیدستان، خود مسیر زندگی شان را به جلو برده اند.
علی رغم این نکته، نویسنده گوشزد می کند که اقدامات تدریجی این افراد برای توسعه فضای خود در نهایت به تغییر برنامه ها در سطح کلان جامعه منجر می شود. این همان چیزی است که فیسک نیز آن را تغییرات پیش رونده نامیده است و آن را در تقابل با تغییرات رادیکال قرار داده است.
به طور خلاصه، این کتاب فراز و فرودهای سیاستهای خیابانی را در تهرانِ بعد از انقلاب به تصویر می کشد و بر مبنای تئوری فوکو از قدرتهای نامتمرکز یاد می کند در عین حال به درستی بر نقش مهم دولت به عنوان قدرت متمرکز در کشورهای جهان سومی تاکید می کند.
کتاب اگرچه یک دهه از چاپ اول آن در ایران می گذرد اما به نظر می رسد که برای علاقمندان به تحلیل در باب جامعه ایران همچنان تازه و سودمند باشد.
منبع: دیپماسی ایرانی